گلی در کویر

گلی در کویر

به انتظار روییدن گلی در کویر قلبمان.
گلی در کویر

گلی در کویر

به انتظار روییدن گلی در کویر قلبمان.

هرم مازلو...

چند روزی ست  جرأت نکردم از خانه بیرون بروم .....اول به خاطر آلودگی هوا ،بعد به خاطرسرمای شدید ،حالاهم به خاطر نا امنی ..دو تای اولی را میشدتحمل کرد ولی ناامنی را نه  ...

منزل ما نزدیک میدان شهداست و ظاهرا چند روز پیش پمپ بنزین نزدیک میدان و بانک روبروی آن را به آتش کشیدند ... واقعا هیچ چیز بدتر از نا امنی در یک کشور نیست .....

گرانی ، بیماری ، فقر ..... را میتوان تحمل کرد ولی ناامنی را نه ..... احساس امنیت اولین نیاز هر انسان و مهمترین آنهاست و هر وقت  مخدوش شود ، بقیه  نیازها هم خدشه دار میشود ، این را من نمیگویم ، دانشمندی به نام مازلو در نظریه معروفش به نام «هرم مازلو »  بیان میکند .طبق نظریه او اولین  ، مهمترین و اساسی ترین نیاز یک انسان نیاز به امنیت است البته بعد از نیازهای فیزیولوژی که با حیوانات مشترک است .

امنیتی که سالهاست در کشورهای یمن ، سوریه ، لبنان و عراق و افغانستان از بین رفته و حالا عده ای میخواهند در ایران هم همان راهکار را دنبال کنند ....خدا به خیر بگذراند  ، تا کی باید تاوان  بیفکری و نادانی  بعضی ها  را بدهیم .

حکایت آن نادانی ست که سنگی را در چاه میاندازد ، صد عاقل نمیتوانند در آورند .

Image result for ‫هرم مازلو‬‎


نظرات 2 + ارسال نظر
Sara چهارشنبه 29 آبان‌ماه سال 1398 ساعت 08:08 ق.ظ

دوست عزیز در هرم نیازهای مازلو خوراک و پوشاک و سرپناه ابتدایی ترین نیازها هستن. الان اینا بخطر افتاده
هر انسانی برای گرسنه نماندن امنیتشو بخطر میندازه!

دوست عزیز ...سرپناه امن یعنی داشتن امنیت
ولی هیچ کس حق ندارد برای رفع گرسنگی و نیازهای اولیه خودش ، امنیت دیگران را به خطر بیندازد ... این کار حیوانات وحشی است نه انسانها .

ح.عنایتی یکشنبه 3 آذر‌ماه سال 1398 ساعت 03:17 ب.ظ http://enayati36.blogfa.com/

پایان یک ملّت!
.......
پایان ملّت ایران در ظرف سه روز از جمعه ۲۴ آبان تا غروب دوشنبه ۲۷/ آبان ۱۳۹۸ با شعبده ای شنیع و حیرت آور رقم خورد و همراه با آخرین تیر خلاصی به نام " امنیتّی شدن" به یغما رفت.
ملّتی به نام ملّت ایران در حال حاضر از علی مُرشد خدبیامرز هم ، دست خالی تر است.
علی مرشد محله دروازه بیدگل موقع مرگ اگر از مال دنیا چیزی نداشت لاقل غرور و شرف و آبرو و صداقت و قلب پاک و ایمان و تعّهد و تقوا داشت که از دنیا رفت .
ولی در طول چهل سال گذشته همه اینها را از ما گرفتند و با باقی گذاشتن میثم مطیعی ، به ما گفتند: هرّی!
علی مُرشد چند سال پیش در همین موقع های سال بود که از پشت بوم سرش گیج رفت و به پایین پرت شد و مُرد.
موقعی که لباس هایش را توی مرده شور خانه از تتش کندند، کسی حاضر نمی شد هزار تومان بگیرد ، لباس ها را جمع کند و ببرد توی سطل زباله بندازد.
ما هم حالا شده ایم در حدّ علی مُرشد موقع نزع روان.
عبدالله خالو چاووشی خوان محلّه سلمقان هم در همه عمرش یک گناه مرتکب نشد.
خوار هم از دنیا نرفت .
ولی ملّت ایران در پایان روز ۲۷/ آبان / ۱۳۹۸ با خواری و خفّت نهادینه شده ای از دنیا رخت بر بست.
عبدالله خالو موقع مرگ یک پرچم سبز چاوششی خوانی و یک عبای کهنه و یک بلندگوی دستی داشت که هنوز کنار سرداب قُرصی کنار خونه اش به عنوان نشانه نان حلال و عشقش به صحرای کربلا به میراث گذاشته شده است.
ولی ملّت ایران ، بعد از چهل سال تو خالی شدن ، یک مرتبه زیر پایش خالی شد و آینده ای از او باقی نماند تا آیندگانش بخواهند از میراث او حرف بزنند.
هیچ کس نفهمید که این کلک آخری " افزایش قیمت بنزین " چه جوری برای به پایان خط رساندن این مردم ، طراحی و اجرا شد و به جای آن برای همیشه تابلوی " هیس!" نصب شد.
الان سر ِ کوچه هایمان تابلو هیس با علامت تعجّب ! می بینیم.
سر خیابون ها همین تابلو نصب است.
تو میدونا ، تو ورودی شهرها ، تو خروجی روستاها و.... همه جا هیس!
ملّتی آبرو بر باد رفته، ملتّی ناموس از دست داده، ملتّی زندگی از کف رفته، ملتّی گرسنه، در دروغ تربیت شده، وحشی شده، قاتل پیشه، هیز و چشم دریده و نهاد فرسوده شده دین و فقاهت و فرهنگ و برنامه هشت و سی و روزنامه کیهان و حکومتی مدام در حال تعریف از خود و توی سرِ دیگران بکوب و گفتنِ عبارت " تو بگیر سرجات بمیر ، ما خودمون می دونیم باید چکار کنیم " و ...
جوانانی که مدتی کوتاه را با ازدواج سفید ، سر می کنند و بعد برای نوکری روانه غرب می شوند و یا همین جا از توی خونه باغ ها جنازه باد کرده آنهارا به بیرون می کشند.

از آنجایی که از اطاله کلام و کنایه بیزارم ، مختصر و موجز باید بگویم متاسفانه یا خوشبختانه اصلا با شما موافق نیستم .
البته قبول دارم که ملت ما هنوز به شعور و بلوغ سیاسی لازم نرسیده اند که با وجود چهار سال امتحان پس دادن یک سیاست زده بی سواد و مغرور فقط با یک سری وعده های پوچ و تو خالی دوباره به او رأی دادند .... ولی خوشبختانه در کشور ما هستند هنوز افراد دلسوز و آگاهی که اجازه نمیدهند کشور ما به راحتی جولانگاه لاشخورهایی مثل دارو دسته مسعود رجوی و رضا پهلوی شود و حتما شرایط اقتصادی بدتر از این را هم تحمل خواهند کرد چون به خاطر گوشت و بنزین انقلاب نکردند و حتما چیزهایی با ارزش تر از اینها برایشان بوده و هست .... راهپیمایی روز دوشنبه جای شما خالی،بود ،ببینید ملت هنوز زنده است ..

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد